پست مدرنیسم : قدم اول
نویسنده:
ریچارد آبینگانزی
مترجم:
فاطمه جلالی سعادت
امتیاز دهید
طراح و گرافیست : کریس گارات
سری کتب قدم اول که توسط انتشارات شیرازه منتشر شده اند،کتاب هایی هستند مصور ، آسان و جذاب و خواندنی که برای آشنایی و قدم اولیه به سوی بزرگان علم و فلسفه نوشته شده اند و از این حیث برای مخاطب خاص و عام جذاب و مفید است.
.......................
پست یا پسا مدرنیسم، این مفهوم معماگونه که مدعی توصیف وضعیت فرهنگی ما در آغاز قرن بیست و یکم میباشد، چیست؟
پست مدرنیسم مدعی است مدرنیته که با روشنگری آغاز شد و در عصر صنعتی شدن و انقلابهای اجتماعی و مارکسیسم رشد یافت، به پایان رسیده است. و ما امروز در فضای فرهنگی "روزمره"ای به سر میبریم که از مفاهیم متناقض، میانفرهنگی و تقلبی مملو است. جهانی "فراواقعی" و صوری که شاهد جنگ و روزی شاهد کشتار و قتل عامهای جنگ دوم جهانی بوده و روز دیگر خود را با دیسنیلند و رسانههای چندمنظوره سرگرم میکند: همان جهانی که فوکویاما از آن با عنوان "پایان تاریخ" نام میبرد.
کتاب حاضر پیگیری ردپای پست مدرنیسم است در حوزههای هنر، نظریهپردازی و تاریخ. و به این اعتبار قدم اولی است در وادی نشانهشناسی، شالودهشکنی و ساختارگرایی و آشنایی با اسطورههای پست مدرنیسم یعنی فوکو، لوی ستروس، بارت، دریدا، لاکان و لیوتار.
با آمدن پست مدرنیسم به تعبیر مراد فرهادپور ،باید تکثر جهان را بپذیریم و بهطور کلی به نسبیگرایی ریشهای تن دهیم.چیزی به نام واقعیت وجود ندارد،ما فقط با تفاسیر سروکار داریم،با افسانههایی که خودمان میسازیم و در هیچجا هم نمیتوانیم به یک بنیان غایی برسیم و حتی نمیتوانیم در موردی خاص به نوعی توافق نهایی برسیم.
به قول لیوتار هرکدام از ما از درونِ شکل زندگی خودمان،فرهنگ خودمان و آن بازی زبانی که مخصوص ماست،صحبت میکنیم و بین این بازیهای زبانی هم هیچ پلی وجود ندارد؛هرکدام در واقع معیارهای درونی خود را دارند و نمیشود از این بازیها خارج شد و به آنها بهطور کلی و عینی نگریست؛ یعنی نمیتوان مبنایی کلی برای این بازیهای زبانی قایل شد.در نتیجه هرکدام از ما در فرهنگ و سنت خودمان، در افسانه خودمان که سازنده ذات ماست،باقی میمانیم . . .
بیشتر
سری کتب قدم اول که توسط انتشارات شیرازه منتشر شده اند،کتاب هایی هستند مصور ، آسان و جذاب و خواندنی که برای آشنایی و قدم اولیه به سوی بزرگان علم و فلسفه نوشته شده اند و از این حیث برای مخاطب خاص و عام جذاب و مفید است.
.......................
پست یا پسا مدرنیسم، این مفهوم معماگونه که مدعی توصیف وضعیت فرهنگی ما در آغاز قرن بیست و یکم میباشد، چیست؟
پست مدرنیسم مدعی است مدرنیته که با روشنگری آغاز شد و در عصر صنعتی شدن و انقلابهای اجتماعی و مارکسیسم رشد یافت، به پایان رسیده است. و ما امروز در فضای فرهنگی "روزمره"ای به سر میبریم که از مفاهیم متناقض، میانفرهنگی و تقلبی مملو است. جهانی "فراواقعی" و صوری که شاهد جنگ و روزی شاهد کشتار و قتل عامهای جنگ دوم جهانی بوده و روز دیگر خود را با دیسنیلند و رسانههای چندمنظوره سرگرم میکند: همان جهانی که فوکویاما از آن با عنوان "پایان تاریخ" نام میبرد.
کتاب حاضر پیگیری ردپای پست مدرنیسم است در حوزههای هنر، نظریهپردازی و تاریخ. و به این اعتبار قدم اولی است در وادی نشانهشناسی، شالودهشکنی و ساختارگرایی و آشنایی با اسطورههای پست مدرنیسم یعنی فوکو، لوی ستروس، بارت، دریدا، لاکان و لیوتار.
با آمدن پست مدرنیسم به تعبیر مراد فرهادپور ،باید تکثر جهان را بپذیریم و بهطور کلی به نسبیگرایی ریشهای تن دهیم.چیزی به نام واقعیت وجود ندارد،ما فقط با تفاسیر سروکار داریم،با افسانههایی که خودمان میسازیم و در هیچجا هم نمیتوانیم به یک بنیان غایی برسیم و حتی نمیتوانیم در موردی خاص به نوعی توافق نهایی برسیم.
به قول لیوتار هرکدام از ما از درونِ شکل زندگی خودمان،فرهنگ خودمان و آن بازی زبانی که مخصوص ماست،صحبت میکنیم و بین این بازیهای زبانی هم هیچ پلی وجود ندارد؛هرکدام در واقع معیارهای درونی خود را دارند و نمیشود از این بازیها خارج شد و به آنها بهطور کلی و عینی نگریست؛ یعنی نمیتوان مبنایی کلی برای این بازیهای زبانی قایل شد.در نتیجه هرکدام از ما در فرهنگ و سنت خودمان، در افسانه خودمان که سازنده ذات ماست،باقی میمانیم . . .
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پست مدرنیسم : قدم اول
دوست عزیز بیاد داشته باشیم که پست مدرنیسم خود زاده ی چه اوضاع و احوالی بود. مدرنیسم با آن "یقینیات"خود بلایی بر سر جهان آورد که دیگر حرف زدن از یقینیات انسان را به یاد جنگ جهانی سوم می انداخت. استارت ایدئولوژی سازی در "یقین" زده شد که منجر به گسترش این یقین در یک عرصه بر سایر عرصه های زندگی بشر نیز شد. جهانی با ایدئولوژی هایی درگیر هم.در باب نگاه به علم در پست مدرنیسم،فکر میکنم تلاش پست مدرنیسم "نه نفی علم بلکه نقد علم"بود.
تناقض های یک شبه فیلسوف - سعید عقیقی
با عدم فرقی ندارد - راجر اسکروتن
ژاک دریدا در وادی سیاست 1
ژاک دریدا در وادی سیاست 2 - مارک لیلا - عزت الله فولادوند
آیندهاندیشی و نقد پستمدرنیسم
این بیقاعدگی ها از کجاست؟
من، در این مورد نیز، تبیینی بهتر از توکویل، که پارتو بی آنکه بداند دنبال اش کرده است، نمی شناسم. ( آن تبیین این است که ) این نظریه ها «حقیقت» ندارند، بلکه «سودمند»اند. این ها فقط یک خصوصیت مثبت دارند و همان هم مایۀ توفیق شان شده است، و آن خصوصیت این است که نظریه ها و ارزش های مورد بحث با ارزش های برابری طلبانه قابل مقایسه اند و به تقویت آن ها کمک می کنند. تردیدی نیست که می توان فرهنگ های آمریکایی سرخ پوستی را در حدّی که شایستۀ آن اند محترم شمرد بی آن که برای اسطوره های آن ها همان اعتباری را بپذیریم که برای نظریه های علمی می شود پذیرفت. ولی، همصدا شدن با فلاسفۀ «پست مدرن» و عنوان کردن این که نظریه هالی علمی اعتباری بیش از اسطوره های اقوامی چون نامبی کوارا یا کری ندارند، دیگر شورش را درآوردن است: به این ترتیب احساس برتری ای که اروپاییان اغلب نسبت به فرهنگ اروپاییان اغلب نسبت به فرهنگ خودشان دارند نامشروع می شود.....
مطالعاتی در آثار جامعه شناسان کلاسیک ریمون بودن- ترجمۀ باقر پرهام
بیشتر اندیشمندان پست مدرن فرانسوی بوده اند و خود ریمون بودن هم فرانسوی است.
پذیرش اندیشه های پست مدرنیسم عواقب ناگواری به دنبال دارد. «ریمون بودن» یکی از بزرگترین جامعه شناسان اخیرِ غرب در کتاب بسیار ارزشمند «مطالعاتی در آثار جامعه شناسان کلاسیک » می گوید: یک جریان پژوهشی هست که بسیاری اذهان برجسته نیز آن را جدی می گیرند؛ این جریان به شدت می کوشد که نشان دهد نظریه های علمی نیز مثل اسطوره های دیرینه اند و اعتباری بیش از آنها ندارند (نک. به عنوان مثال. feyrabnd فایرابند ). دیگرانی این فکر را تعلیم می دهند که ارزش های هنری از زمرۀ توهمات اجتماعی بی بنیادِ عینی اند که فقط بازتابی از عقاید محافل هنری هستند. یا دیگرانی که با از سر گرفتنِ درونمایۀ فکریِ بارها نشخوار شدۀ سکستوس پریکتوس، می خواهند ثابت کنند که ارزش های اخلاقی چیزی جز قرارداهای اجتماعی نیستند.
این نظریه ها که گاه به عنوان نظریه هایی «پُست مدرن» از آنها یاد می شود، صنار نمی ارزد. زیرا اصالتشان فقط در این است که در قیاس با شکاکیت کلاسیک گویا حرف تازه ای عنوان کرده اند: مدعی اند که توانسته اند توهمات چندین صد ساله را سرانجام بزدایند و بالاخره ثابت کنند تنها یقینی که وجود دارد این است که یقینی در کار نیست. این گونه عقاید، به رغم تناقض ها و ساده اندیشی هایشان ، به حد گسترده ای بر اذهان چیره شده و نفوذ اجتماعی شان نیز در حدی است که نمی توان گفت بی تأثیر هستند. همین گونه عقاید هستند که امر تعلیم و آموزش را در سراسر جهان به فلاکت انداخته اند. تحت تأثیر همین گونه عقاید است که، امروزه، دانشگاه ها در آمریکا، آلمان و جاهای دیگر، به همان اندازه که میدان تولید دانش و انتقال دانشی که دیگر کسی به آن اعتقاد ندارد هستند به صحنۀ درگیری سیاسی و ایده ئولوژیکی تبدیل شده اند. میزان تأثیر و وزن این گونه عقاید را از راه این که «تعلیمات نهیلیستی اساتید» تا چه حد توانسته است در نهاد های دانشگاهیِ برخوردار از اعتبار جدی نفوذ کند و به عنوان نمایی از پیشرفت قطعی در محافل روشنفکرانه جلوه گر گردد نیز می توان اندازه گرفت.